ارزوهایت بلند بود،
دست های من کوتاه؛
تو نردبان خواسته بودی، من صندلی بودم؛
با این همه،
فراموشم نکن؛
وقتی بر صندلی ات نشسته ای؛
و به ماه فکر می کنی ...
.