beach lovely

اگر تمام دردهای عالم را نردبان کنی ، دستت به سقف دلتنگی های من نمی رسد .

beach lovely

اگر تمام دردهای عالم را نردبان کنی ، دستت به سقف دلتنگی های من نمی رسد .

سکوتی در دل پا بر جاست ، عطر تن تو در همین نزدیکی هاست ، زندگی را عشق تو جاودانه کرد ، فکرت لحظه ای ذهنم را را رها نکرد . . .

این پیامک تقدیم به کسانی باد که دوستمان دارند ولی نمی دانیم.بهمان میگوییند ولی باور نمیکنیم.در کنارمانند ولی حس نمیکنیم.تا از دستشان میدهیم دنباله خاطره ها میگردیم.

.

شادى را هدیه میکنم حتى به کسانى که سینه ام را سخت خراشیدند...

.

نترس جانم! ظرفیت باور من به اندازه همه دنیاست تو دروغت را بگو

.

احساس است... مزرعه ک نیست هی شخمش میزنی لعنتی...

.

میروم کز خویشتن بیرون شوم در پی لیلا رخی مجنون شوم...

.

نمیدونم بعضی ها چند دست مبل تو دلشون دارن که هر روز یک نفر به دلشون میشینه

.

اگر بیش از حد وقت خود را صرف کسی کنید که با شما مثل یک گزینه رفتار می کند ، شانس یافتن کسی که با شما مانند یک اولویت رفتار کند را از دست خواهید داد

.

عشقت به دلم اگر بتابد چه کنم مهرت به سرای من بخوابد چه کنم یکدم به سوال من جوابی بده ای دوست روزی که دلم تو را بخواهد چه کنم؟

.

ساده لباس بپوش! ساده راه برو! اما در برخورد با دیگران ساده نباش!! زیرا بعضی ها سادگی ات رانشانه میگیرند! برای درهم شکستن غرورت!!!

.

در انتظار فرصت عمری تباه کردم فرصت جوانیم بود ، من اشتباه کردم

.

قصه ی عشقت را هرگز به بیگانگان نگو چرا که این کلاغ غریب بر کلاه حصیری مترسگ نیز اشیانه میسازند

.

رســیدن به صلــح یک رویــا نیســت " باشد که ساکنان زمین به دور از هر جنگ و ستیز 105 سال دیگر گذر زهره را به نظاره بنشینند.

.

دلم میخواهد ویرگول باشم تا وقتی به من میرسی ، مکث کنی !

.

تا حاحلا اگزوز پیکان مدل 49 که روغن سوزی داره رو دیدی؟همون جور آلوده مرامتم...

.

دیگه از چشم افتادی . می فهمی؟ ..............صاف افتادی تو قلبم

.

اگه یه تابلو تو آسمون باشه که همه ی دنیا اونو ببینند" روش چی مینویسی؟

.

روزگاری بیدی را شکستند به نامردی تبر بر ریشه اش بستند ولی افسوس همان هایی شکستند که روزی زیر سایه اش مینشستند

.

شما هم وقتی پول مول تو جیبتون نیست احساس نا امنی میکنین ؟ یا فقط من اینجوریم !؟

قصه تلخ جدایی نشود باور من
شاید این است که هر صبح بخواهم ز نسیم
تا برایم خبر آرد ز تو ای خوبترین پاکی ناب


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تحمل هر دویمان را ندارد،
.
.
.

اوّل کداممان
باید از پل جدایی بگذرد؟


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 درهجوم لحظه های پوچ جدایی ، سکوت تنها یاد گار لحظه های با تو بودن است وقتی ثانیه ها رفتن را تلنگر میزنند بودنت به کوچه فراموشی کوچ می کند .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


در سکوت دادگاه سرنوشت ،

عشق بر ما حکم سنگینی نوشت.

گفته شد دلداده ها از هم جدا،

وای بر این حکم و این قانون زشت.....


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


آنکه بین من و تو شام جدایی آورد ، می کنم نفرینش ، یا الهی ، بکنش چون من زار ، پیش معشوقش خار ، هر دو چشمانش تار ، تا بداند چه به من می گذرد ، از غم دوری آن چشم عزیز


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پنهان شدی و در کلماتم رها شدی
با من رفیق بودی و از من جدا شدی
رویای فاتحانه ی یک قلب ناامید
پایان عاشقانه ی یک ماجرا شدی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بخت اگر از تو جدایم کرده
می گشایم گره از بخت ، چه باک
ترسم این عشق سرانجام مرا
بکشد تا به سراپرده ی خاک


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نمی خواهم قلب توباشم که با هر اتفاق بشکنم  میخواهم روح تو باشم که تنها در هنگام مرگ از تو جدا شوم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


جدا از تو نمیگردم که تو در جسم من جانی
  بدون جان عزیز دل مگر میماند انسانی
اگر چه نیستی نزدم ببینی این غم و دردم
چه با من میکند هر دم ولی دانم که میدانی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

  گویند که حافظ گفته ست غم جدایی و غم تنهایی دو غم اند

   حال که من دچارم به هر دو غم چه کنم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من که نمیشه باورم
تویی که بی وفا شدی
تو هم مثه غریبه ها
 رفتی ازم جدا شدی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قول ما جدا شدیم آخر کار
گل مغرور قشنگم من فراموشت نکردم
بی تو اینجا رو نمی خوام می رم و برنمی گردم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای رفته باز گرد که دلم بی قرار توست
چشم به راه و دلم در انتظار توست
آخر بگو چرا از کنارم جدا شدی
زردی روی ما ز رخ نو بهار توست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جدا از تو نمی خواهم ببینم روی دنیا را
بیا تا در شب چشمت ببازم صبح فردا را
بیا ای هم نفس در هم بریزیم این نفس ها را
بیا با عشق خود آتش زنیم این کهکشان ها را


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر لحظه جدا از تو
برام ماهی و سالی
با هر نفسم داد میزنم
جای تو خالی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آن شب که در خیابان چشمم به چشمت افتاد
  چشمک  زدی  چه   شیرین  رفتم  به راه فرهاد
من  عاشق   تو   گشتم،  تو   عاشق   جدایی
 فریاد    از    نگاهت،   فریاد  از    تو    فریاد


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


ابر می بارد و من میشوم از یار جدا
چه کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده به وداع
من جدا گریه کنم ، ابر جدا ، یار جدا


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چرا زمین و آسمان به ضد ماست نازنین
 ببین برای ما خدا چگونه خواست نازنین
اگر چه قلبهای ما به عشق هم تپد ولی
ببین چگونه راه ما زهم جداست نازنین


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دل من همی داد گفتی گواهی          که باشد مرا روزی از تو جدایی
جدایی گمان برده بودم و لیکن             نه چندان که یکسو نهی آشنایی


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 
طول این فاصله ها دستم هست        من  جدا  و تو جدا دستم هست
عاشقم   باش   ولی   دورادور         دو  قدم  فاصله  را دستم هست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چه کنم چرخ فلک کرده مرا از توجدا
به کدام شاخه نشینم که دهد بوی تورا


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دگر در قلب تو جایی ندارم              برای   آمدن   پایی   ندارم
تو  تنها  آرزویم  را گرفتی             دگر   از  تو  تمنایی  ندارم

خدا وصیت منو گوش بده...

 

خدا شاید این عشقی که من میگمو تو نشناسی

نزدیکترین کسم اونه خیلی دوسش دارم راسی

یادم نره بهت بگم عزیز ترین من اونه

خودم مهم نیس اما اون...نذاری تنها بمونه

بمیرم واسه هق هقش گریه چقدر بهش میاد

وقتی که حرصش بگیره دیگه از من بدش میاد

اما وقتی آروم میشه میبینه من بغضم گرفت

همین دیوونه بازیاش از اول چشممو گرفت

حالا که دیگه مجبوریم با همدیگه وداع کنیم

بیا به یاد اون روزا همدیگه رو دعا کنیم

یه وقت دیدی دعا گرفت خدا نذاشت جدا بشیم

ای وای داره فردا میاد باید دست به دعا بشم

با قلب پاکت از خدا بخواه منو صبرم بده

هنوز نرفتی از پیشم دوریت داره زجرم میده

کی میخواد فردا تو رو از من بگیره کاش اونم ویرونه شه آتیش بگیره

عزیزم یادت نره دنیا دو روزه نمخوام فردا دلت واسم بسوزه

ای خدا حتی اگه دوسم نداره تو میتونی نذاری تنهام بذاره.